فهرست مطالب

نشریه مرتع و آبخیزداری
سال شصت و سوم شماره 3 (پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/08/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عباس احمدی، عباسعلی سندگل صفحه 277
    پهنه های بیابانی و اراضی حاشیه کویرهای ایران که پوشیده از بوته های هالوفیت هستند، نقش مهمی در تامین علوفه دام به عنوان مراتع زمستانه ایفا می نمایند. در این پژوهش از چهار گونه هالوفیت خوشخوراک و مورد چرای گوسفند زندی از دو تیپ مراتع بیابانی حوض سلطان قم شامل rosmarinus Seidlitzia، Halocnemum strobilaceum، Alhagi camelorum و Tamarix passerinoides در دو مرحله فنولوژیکی رشد رویشی و بذردهی نمونه برداری به عمل آمد. نمونه ها پس از خشک و آسیاب شدن در آزمایشگاه با روش های استاندارد مورد تجزیه قرار گرفتند و شاخص های مهم کیفی مانند دیواره سلولی بدون همی سلولز (ADF)، پروتئین خام (CP)، انرژی متابولیسمی (ME)، درصد ماده خشک قابل هضم (DMD)، برای گونه های مختلف تعیین شد. نتایج بیانگر از وجود اختلاف معنی دار بین گونه های مورد بررسی از نظر چهار عامل کیفی بالا بود. در بیشتر گونه ها با پیشرفت مرحله فنولوژیکی، از میزان پروتئین خام کاسته و بر میزان ADF افزوده شد. گونه لور (هالوکنموم) در مرحله رویشی بیشترین و گز در مرحله بذردهی کمترین پروتئین را داشته اند. بیشترین میزان فیبر در مرحله بذردهی گز و کمترین فیبر در اشنان وجود داشته است. بیشترین درصد ماده خشک قابل هضم و انرژی متابولیسمی مربوط به گونه اشنان و کمترین آنها مربوط به گز بوده است. آزمون مقایسه میانگین دانکن در مورد اثر متقابل گونه و مرحله رشد بر صفات کیفی چهار گانه بیانگر از وجود اختلاف معنی دار در سطح 1 درصد خطا بوده است. زمان مناسب چرا در تیپ اول (لور- اشنان) پاییز و زمستان و در تیپ دوم (خارشتر- اشنان)، اواخر زمستان و بهار تعیین شد.
    کلیدواژگان: مرحله رویشی، گوسفند زندی، بوته های شورپسند، مراتع بیابانی، ارزش غذایی
  • ایمان اسلامی، علی اکبر مهرابی، غلامرضا زهتابیان، محمدرضا اختصاصی، محمدعلی زارع چاهوکی صفحه 287
    استان یزد به دلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همواره از گذشته به داشتن مردمی پرتلاش و سخت کوش معروف بوده است. تجلی مضاعف همت این مردم، در استحصال آب دیده می شود. در استان یزد پیشینه مباحثی چون سنجش و اندازه گیری آب، مالکیت و سهام آب کشاورزی به گذشته ای دور بر می گردد، که در طول زمان دستخوش تغییراتی در نوع و شکل آن شده است. هدف از این نوشتار، ضمن مروری کوتاه در گذشته تاریخی شیوه مدیریت و بهره برداری آب با محوریت میراب، بررسی سیر تحول مالکیت، تغییرات مدار آبیاری در گذر زمان و تغییرات قیمت آب میباشد. روش تحقیق از نوع تک نگاری (مونوگرافی) و مکان مورد تحقیق روستای چرخاب یزد می باشد. مدار آبیاری روستا در چهار مرحله تغییر یافته، تا شکل نهایی گردش آب از 16 روز به 21 روز و 20 ساعت در حال حاضر رسیده است. هم اکنون 53 نفر حقابه دار از چاه موجود بهره برداری می نمایند. در این تحقیق با توجه به طبقه بندی صورت گرفته، کسانی که حقابه آنان در یک دور آبیاری کمتر از یک ساعت بود (خرده مالکان) بیشترین فراوانی را معادل 6/33 درصد را تشکیل دادند. نتایج بدست آمده نشان می دهد، با وجود تحولات اجتماعی صورت گرفته در عرصه توزیع حقابه بین بهره برداران، کماکان مالکان سعی می کنند تا همواره سهم بیشتری به خود اختصاص دهند و با کسب قدرت اجتماعی، نقش مهمی در جامعه روستایی ایفا نمایند. بررسی تغییرات 50 ساله ی قیمت? جاری آب نشان می دهد، این قیمت از نرخ تورم عمومی جامعه، پیروی نکرده است. در این بررسی نرخ افزایش قیمت آب جاری (نرخ رشد)، 12/0 درصد بدست آمد.
    کلیدواژگان: تورم، روستای چرخاب، _ قیمت، سیر تحول، مالکان
  • محمد جعفری، حسین آذرنیوند، علی حاجی بگلو، اسماعیل علیزاده صفحه 307
    این تحقیق با هدف بررسی ارتباط کیفیت لاشبرگ و اندام هوایی در خاک چهار گونه مرتعیAgropyron intermedium، Bromus tomentellus، Eurotia ceratoides و Kochia prostrata از نظر میزان کربن، نیترژن، فسفر، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن انجام شد. پس از شناسایی رویشگا ه های این چهار گونه در منطقه همند آبسرد (واقع در 65 کیلومتری شمال شهر تهران)، در انتهای فصل رویش نمونه برداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی- سیستماتیک (5 نوار (ترانسکت) 100 متری به فاصله 50 متر از یکدیگر) انجام شد. در طول هر نوار (ترانسکت) از 2 قطعه (یک مترمربعی) به صورت تصادفی برداشت و در درون هر قطعه، اندام هوایی، لاشبرگ و خاک پای گونه ها از عمق 30-0 سانتی متری نمونه برداری انجام شد. برای هرگونه نیز 3 نیمرخ خاک در فضای خالی بین پایه های گونه ها به عنوان شاهد برداشت شد. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تجزیه واریانس، دانت و آزمون t انجام شد. نتایج بدست آمده نمایانگر آن است که میزان فسفر، پتاسیم ونیتروژن در اندام هوایی و نیتروژن و فسفر در لاشبرگ و نیتروژن و نسبت کربن به نیتروژن خاک در گونهKochia prostrata بیشتر از دیگر گونه ها است. و همچنین کربن و نسبت کربن به نیتروژن در اندام هوایی در گونهAgropyron intermedium و کربن، پتاسیم و نسبت کربن به نیتروژن در لاشبرگ در گونه Eurotia ceratoides و میزان کربن در خاک گونه Agropyron intermedium و فسفر در خاک گونه Bromus tomentellus بیشتر بود. ولی در نهایت گونه Kochia prostrata از لحاظ کیفیت لاشبرگ، سرعت تجزیه پذیری و اثرگذاری آن بر خاک مناسب ترین گونه اصلاحی شناخته شد.
    کلیدواژگان: کیفیت لاشبرگ، همند آبسرد، Eurotia ceratoides و Kochia prostrata، _ Bromus tomentellus، Agropyron intermedium، خاک
  • غلامعلی حشمتی، مژگان سادات عظیمی، پروانه عشوری صفحه 319
    هر اکوسیستم مرتعی از لکه های اکولوژیک گوناگونی تشکیل شده است که میزان عملکرد هر یک از آنها با یکدیگر تفاوت می کند. ویژگی های ساختاری و عملکردی لکه های حاصلخیز مرتعی در اثر فعالیت های مدیریتی تغییر کرده و از این ویژگی ها می توان برای تفسیر نقش مدیریت استفاده کرد. در این تحقیق ویژگی های ساختاری و عملکردی لکه های اکولوژیک دو اکوسیستم مرتعی مراوه تپه و قره قیر در استان گلستان مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای ارزیابی این ویژگی ها، از مجموعه ای از شاخص های قابل اندازه گیری و ساده روش تجزیه و تحلیل توانمندی اکوسیستم استفاده شد. لذا در هر یک از دامنه های غربی و شرقی مراتع مراوه تپه و قره قیر 5 ویژگی ساختاری شامل: شمار لکه ها، سطح کل لکه ها، شاخص سطح لکه ها، شاخص سازمان یافتگی چشم انداز و میانگین فاصله بین لکه ها (طول میان لکه ها) اندازه گیری شد. برپایه نتایج اماری، ویژگی ساختاری لکه های اکولوژیک در دو منطقه دامنه غربی و شرقی مراوه تپه و قره قیر دارای تفاوت معنی داری(P<0.05) است. شاخص سازمان یافتگی در دامنه های غربی دو مرتع که دارای پوشش گیاهی متراکم تری هستند، بیشتر از دامنه های شرقی می باشند. با توجه به اینکه شاخص سازمان یافتگی لکه ها نشان دهنده میزان توانمندی و قابلیت چشم انداز است، علت بالابودن این شاخص در دامنه های غربی را می توان در سطح و شمار زیاد قطعه های بوته یی ها در منطقه مراوه تپه و گلسنگ+ خزه در منطقه قره قیر دانست. لذا، می توان بهترین معرف اکولوژیکی چشم اندازهای غربی مراتع قره قیر را ریخت رویشی گلسنگ + خزه و بهترین معرف اکولوژیکی در چشم اندازهای غربی مراتع تپه ماهوری مراوه تپه استان گلستان را ریخت رویشی بوته ای دانست.
    کلیدواژگان: مراتع مراوه تپه و قره قیر، معرف های گیاهی، شاخص نظام یافتگی، لکه های اکولوژیک، کارکرد چشم انداز
  • محمدعلی زارع چاهوکی، اصغر زارع چاهوکی، محمد زارع ارنانی صفحه 331
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین عوامل توپوگرافی و خاک با پراکنش گونه های گیاهی در مراتع اشتهارد انجام شد. بدین منظور، داده های پوشش گیاهی و عوامل رویشگاهی با روش تصادفی-سیستماتیک از راه پلات گذاری در امتداد 3 ترانسکت 750 متری انجام شد. سطح پلات ها به روش سطح دستکم 2 متر مربع و شمار آنها با توجه به تغییرات پوشش گیاهی، 45 پلات تعیین شد. در آغاز و پایان هر ترانسکت یک نیمرخ حفر و از دو عمق 30-0 و 80-30 سانتی متر نمونه خاک برداشت شد. ویژگی های خاک شامل سنگریزه، بافت، آهک، ماده آلی، اسیدیته و هدایت الکتریکی اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تجزیه مولفه های اصلی بهره گیری شد. نتایج نشان می دهد که از بین متغیرهای مورد بررسی، ویژگی های سنگریزه، بافت، آهک و هدایت الکتریکی خاک از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر پراکنش پوشش گیاهی منطقه هستند.
    کلیدواژگان: پوشش گیاهی، مراتع اشتهارد، تجزیه مولفه های اصلی، عوامل محیطی
  • داود طالب پوراصل، سعید خضری صفحه 341
    حوزه آبخیز رود مهاباد، بر اثر تغییر کاربری زمین در معرض فرسایش شدید قرار گرفته است. هدف از تدوین این مقاله مشخص نمودن وضعیت رسوبدهی حوزه یاد شده در ارتباط باعوامل تغییر کاربری اراضی و شیب است. در این تحقیق ضمن بررسی های میدانی، اسناد و مدارک مختلفی از جمله نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه های هیدرومتری، رسوبسنجی، هواشناسی و باران سنجی به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین 6 عامل ارتفاع، شیب، بارش، زمان تمرکز، فرسایش پذیری و کاربری اراضی به عنوان عوامل برتر شناسایی و با همپوشانی نقشه های توزیع هر یک از آنها نقشه قابلیت رسوبدهی تهیه شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مناطقی بیشترین وسعت حساس به فرسایش زیاد و خیلی زیاد را دارا هستند که شیب زیاد داشته باشند. ولی در مناطقی با سنگ های مقاوم، کاربری اراضی عامل تعیین کننده است. مقایسه آمار دبی آب و دبی رسوب سال های آبی 75-1374 و 81-1380 (با حجم جریان سالانه تقریبا یکسان)، نشانگر افزایش تولید رسوب در سال های اخیر است. نتایج بدست آمده از استخراج نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای سال های 1987 و 1998 حاکی از آن است که حوزه شدیدا در معرض تغییر کاربری (از پوشش مرتعی به دیم زارها) است و همین عامل به عنوان یکی از عوامل تشدیدکننده حرکت های توده ای مواد، وقوع این نوع حرکت های را در سال های اخیر افزایش داده است. از آنجا که در بین همه عوامل، تنها کاربری اراضی است که می تواند توسط انسان، به سرعت و به آسانی تغییر یابد، بخشهای بالادست حوزه در قسمت جنوب و جنوبغربی با زمان تمرکز کم، شیب زیاد، فرسایش پذیری بالا و بارش فراوان که هنوز پوشش جنگلی و مرتعی دارند و همچنین تراس های آبرفتی رودها مشتمل بر رسوبات منفصل و دانه ریز، حساس ترین نواحی در برابر تغییرات کاربری اراضی بوده و بیشتر از هر جای دیگری به اقدامات پیشگیری کننده نیاز دارند.
    کلیدواژگان: رودخانه مهاباد، فرسایش پذیری، شیب، توپوگرافی، کاربری اراضی، سنگ های مقاوم
  • رمضان طهماسبی، فرود شریفی، فریدون کاوه، ابوالقاسم توسلی صفحه 359
    یکی از بخش های عمده هدررفت آب در ایران هدررفت رواناب باران است. Kirkby (2001) در بررسی اثر خصوصیات سطح خاک در تولید رواناب در مقیاس های زمانی و مکانی نتیجه گرفت که خصوصیات سطح خاک مانند پستی و بلندی، بافت و ساختمان خاک در مقدار و الگوی مکانی رواناب موثر هستند. در این تحقیق که در آبخیز لتیان انجام شد، تعداد بیست کرت آزمایشی جمع آوری کننده رواناب احداث شدند و در انتهای آنها بانکت هایی به ابعاد طولی برابر با عرض کرت جمع آوری کننده رواناب، عمق 5/0 متر و عرض بانکت نیز 5/0 متر احداث شد. عمق رواناب حاصل از هر بارندگی طبیعی و 12 بارندگی مصنوعی که با باران ساز با شدت های 8 میلی متر تا 42 میلی متر در ساعت ایجاد شده بود، اندازه گیری شد. با توجه به اینکه داخل بانکت های انتهای کرت ها با پلاستیک پوشش داده شده بود، همه رواناب جمع آوری شده روی آن اندازه گیری شد. سپس پوشش پلاستیکی بیرون کشیده شد تا آب کاملا در بانکت نفوذ کند. پس از 24 ساعت عمق آب جمع آوری شده روی بانکت اندازه گیری شد که تا چه عمقی نفوذ کرده است. پس از آن پوشش پلاستیکی ایجاد می شد تا برای اندازه گیری رواناب بعدی آماده باشد. بخشی از آب باران جمع آوری شده در یک بشکه با حجم 220 لیتر ذخیره شد و روی آن از اول بهار با پوشش پلاستیکی پوشانده شد تا از تبخیر جلوگیری شود و از آب جمع آوری شده برای تامین آب کم آبیاری در 15 خرداد تا 30 تیرماه به میزان 62 میلی متر استفاده شد و در کرت های 9 گانه ذرت علوفه ای SC704 کشت شد. نتایج مقایسه عملکرد محصول نشان داد که با نسبتهای 1:1، 2:1 و 3:1 (نسبت سطوح جمع آوری کننده رواناب باران به سطح کشت شده ذرت) میزان عملکرد علوفه ذرت به ترتیب 6/9، 6/22 و 8/28 تن در هکتار بوده است. در حالی که در تیمار شاهد که هیچ گونه محدودیت آب وجود نداشت و به میزان 5/41 تن در هکتار عملکرد محصول علوفه ذرت بوده است، کل آب مصرفی در سه تیمار بالا به ترتیب 616، 696 و 776 میلی متر بوده است (باران مستقیم به علاوه آب جمع آوری شده از رواناب) و عمق آب آبیاری کمکی در هر سه تیمار 62 میلیمتر بوده است. به این ترتیب عملکرد محصول به ترتیب 23، 55 و 69 درصد نسبت به تیمار شاهد (کشت با آبیاری کامل) بوده است. در این تحقیق تاثیر پوشش گیاهی و بافت خاک هم در مقدار رواناب مورد مقایسه قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: بانکت، تیمار شاهد، جمع آوری آب باران، ذرت علوفه ای SC704، آبخیز لتیان
  • محمد عباسی، محسن محسنی ساروی، میرمسعود خیرخواه، شهرام خلیقی سیگارودی، قباد رستمی زاده، مجید حسینی صفحه 375
    ارزیابی پروژه های آبخیزداری امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامه ریزی های آینده در زمینه طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام می گیرد. با توجه به نبود تجهیزات لازم به منظور اندازه گیری و ثبت تغییرات ایجاد شده در وضعیت سیلاب، فرسایش و رسوب حوزه های آبخیز بهره گیری از مدل های توزیعی هیدرولوژیکی جهت همانند سازی رفتار حوزه در پیش و پس از فعالیت های آبخیزداری ابزاری کار آمد در دستیابی به این هدف ها می باشد. بر این پایه تحقیق با هدف ارزیابی تاثیر فعالیت های آبخیزداری اجرا شده بر روی زمان تمرکز و شماره منحنی حوزه در حوزه آبخیز کن در استان تهران با استفاده از مدل هیدرولوژیک HEC-HMSانجام است. به این منظور مدل HEC-HMS، با داده های مشاهده ای، واسنجی و اعتباریابی شد. سپس برای تعیین تاثیر سازه های اصلاحی، زمان تمرکز در شرایط پیش و پس از اجرای فعالیت ها محاسبه و نیز در بازدید های مکرر صحرایی میزان بهبود پوشش گیاهی و ارتقاء وضعیت هیدرولوژیک حوزه با بهره گیری از روش SCS محاسبه و با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودی های مدل اقدام به همانند سازی رفتار سیلاب برای رخدادهای موجود شد. در ادامه برای تعیین پاسخ حوزه در برابر رگبارهای طرح با اعمال تغییرات ایجاد شده در ورودی های مدل اقدام به همانند سازی رفتار سیلاب برای بارش های با دوره بازگشت های 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله در پیش و پس از فعالیت های آبخیزداری شد. نتایج نشان داد که فعالیت های مکانیکی در افزایش زمان تمرکز حوزه نقش ناچیزی داشته و فعالیت های زیستی باعث کاهش شماره منحنی بطور میانگین به میزان 1/3 در حوزه شده است، بررسی های صورت گرفته نشان داد که این تاثیرات باعث کاهش دبی اوج و حجم سیلاب به ترتیب به میزان میانگین 21% و 11% در حوزه می شود.
    کلیدواژگان: آبخیزداری، حوزه کن، ارزیابی اقدام ها، HEC، HMS، مدل سازی سیلاب
  • الهام قهساره اردستانی، مهدی بصیری، مصطفی ترکش، مسعود برهانی صفحه 387
    سه خطر جنگ هسته ای، تغییرات اقلیمی و زوال تنوع زیستی، کره زمین را بیش از پیش مورد تهدید قرار می دهند. دو خطر اول تا حدودی مورد توجه جهانیان قرار گرفته است ولی خطر زوال تنوع زیستی هنوز به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته است. تنوع گونه ای شامل بخش عمده ای از تنوع زیستی و یکی از مهم ترین مشخصه های نشان دهنده تغییرات در اکوسیستم هاست. بسیاری از پژوهشگران تنوع گونه ای بالا را معادل استواری و پایداری سامانه های اکولوژیک در نظر می گیرند. این پژوهش به بررسی مدل های مشخصه ای تنوع گونه ای و ارتباط عوامل محیطی از جمله خاک، اقلیم و پستی و بلندی بر شاخص تنوع گونه ای پرداخته است. بدین منظور چهار مکان مرتعی در استان اصفهان انتخاب شد و نمونه برداری در هر مکان به صورت سیستماتیک-تصادفی اجرا شد. تراکم گونه های گیاهی چندساله در امتداد ترانسکت های خطی با استفاده از روش کوادرات، در طی شش سال (1386-1381) اندازه گیری شد. مدل های توزیع فراوانی شامل عصای شکسته، لوگ نرمال، سری لگاریتمی و سری هندسی برای هر مکان مرتعی برازش شد و بهترین مدل توزیع بر پایه 05/0 P> انتخاب شد. آزمون LSD نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 1%=? از نظر تنوع گونه ای بین مناطق درمنه زارهای استپی و نیمه استپی وجود دارد. مدل لوگ نرمال به عنوان بهترین مدل مشخصه ای برای هر چهار مکان مرتعی انتخاب شد که نشان دهنده جوامع با ثبات می باشد. همچنین بر پایه بررسی های مرتبط با این تحقیق شاخص مناسب تشخیص داده شد و تاثیر عوامل خاک، اقلیم و توپوگرافی برای شاخص با روش تجزیه تطبیقی متعارف (CCA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برپایه تجزیه تطبیقی متعارفی (CCA) تنوع با درصد مواد آلی خاک و مقدار بارندگی همبستگی بالا و مثبت و با دما همبستگی منفی دارد.
    کلیدواژگان: مدل های وفور گونه ای، اقلیم و پستی روش کوادرات، تجزیه تطبیقی متعارفی، تنوع گونه ای
  • طیبه مصباح زاده، حسن احمدی، غلامرضا زهتابیان، فریدون سرمدیان صفحه 399
    بررسی و تهیه نقشه شدت فرسایش بادی توسط مدل اریفر بادی از جمله اهداف های اصلی این تحقیق است. در این پژوهش نقشه واحدهای کاری تهیه، سپس عوامل 9 گانه موثر درفرسایش بادی بر پایه مدل تجربی اریفر در هر یک از 7 واحد کاری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج دیده می شود که بیشترین امتیاز مربوط به تپه های فعال و تغییر کاربری زمین با رسوبدهی سالانه بیش از 6000 تن بر کیلومتر مربع می باشد، و کمترین امتیاز مربوط به اراضی مجاور روستا است که میزان رسوبدهی سالانه بین 500- 150 تن بر کیلومتر مربع می باشد. همچنین با توجه به کل منطقه مورد بررسی16161هکتاری، حدود 1978 هکتار از لحاظ شدت فرسایش بادی در کلاس کم،7430 هکتار در کلاس میانگین و 6753 هکتار درکلاس شدید و خیلی شدید قرار
    کلیدواژگان: ابوزیدآباد کاشان، و کمترین، شدت فرسایش بادی، مدل IRIFR، E، A
|
  • A. Ahmadi, A. Sanadgol Page 277
    Desert and marginal lands of playas which are covered with halophyte shrubs, play a great role in supply of forage for livestock as winter rangelands. In this research, plant samples were collected from four palatable halophyte species for Zandi sheep of Qom desert rangelands including Seidlitzia rosmarinus، Halocnemum strobilaceum، Alhagi camelorum and Tamarix passerinoides in two phenological stages (vegetative growth and seed ripening). The plant samples were dried and analyzed by AOAC methods for qualitative indices such as: crude protein (CP %), acid detergent fiber (ADF %), dry matter digestibility (DMD %) and metabolizable energy (ME). The results showed significant differences (p<0. 01) between different species and phenological stages. Halocnemum strobilaceum had the highest CP% in vegetative stage while Tamarix sp. had the lowest one in seed ripening stage. The highest and the lowest DMD% and ME (mj) were related to Seidlitzia sp. and Tamarix sp., respectively. Also, according to Duncan’s test, interaction effects of plant species and growth stages were significant by quality indices (p<0. 01). In most of species, the amount of CP% decreased with progressing phenological stages while ADF%, increased. Meanwhile, autumn and winter in the first type (Ha. st- Se. ro) and late winter and spring in the second type (Al. ca- Se. ro), were determined as the most suitable period for animal grazing.
  • I. Islami, A.A. Mehrabi, Gh.R. Zehtabian, M.R. Ekhtesasi, M.A. Zare Chahooki Page 287
    Yazd province because of cultural and historical background of the distant past always had known as ambitious and hard-working people. Manifesting multiple efforts of these people is seen in water harvesting. In Yazd province, background issues such as evaluation and assessment of water, ownership and agricultural water share refers to the distant past which has been changes over time in type and form. The purpose of this article, meanwhile a short review of management method and operation of water with a focus on Mirab, the evolution of ownership, irrigation circuit changes over time and changes in water price has been paid. Research methodology is single-type reticulum (monographic). Location research has been Chrkhab village of Yazd. Irrigation cycle of village has changed in four stages to the final cycle of water from 16 days to 21 days and 20 hours has become at present. Now, 53 Owner of the well are operating. In this study, according to the classification made, those of their right of water irrigation period were less than one hour (small landowners). This group, forming the highest frequency, equivalent of 33/6 percent was. According to the results, in extent of water right distribution between owners and various whiskers, the owners try to allocate more shares for them in order to play higher roles in the rural society. Study of the current water price changes for fifty years shows, the price of general inflation society has not follow. In this review the current water price increase rate (growth rate), 0/12 percent obtained.
  • M. Jafari, H. Azarnivand, A. Hajibaglo, E. Alizadeh Page 307
    This study investigates the relationship between litter quality and aerial parts of plant on C, N, K, P and C/N ratio of soil in four rangeland species including Agropyron intermedium, Bromus tomentellus, Eurotia ceratoides and kochia prostrata. After recognizing the sites of these species in Hamand Absard located in 65 km of northern Tehran, at the end of growing season, samples of litter, aerial part of plants and soil were taken using systematic- random method. For this purpose, five transects, each of l00 m length and 50 m spacing were taken. Two plots in each transect with an area of 1 m2 were established. In each plot, soil samples under plants and without plant area (control samples) at depth of 0-30 cm were taken. The C, N, P, K, EC, pH and texture of samples were analyzed in laboratory. Analysis of variance, Dunnett's test and t-student test were applied to the data. Results show that in the aerial part of plant, C and C/N ratio of Agropyron intermedium and P, K and N of Kochia prostrata are higher than other species. In case of litter, C, K and C/N of Eurotia ceratoides and N and P of Kochia prostrata showed higher values. However the results of soil samples show that C of Agropyron intermedium, N and C/N of Kochia prostrata and K of Bromus tomentellus are higher than other species. Totally, Kochia prostrata showed the best litter quality, decomposition rate and effects on soil.
  • Gh.A. Heshmati Azimi, P. Ashouri Page 319
    Rangeland ecosystem contains various patches with different functions. Structural and functional characteristics of rangeland patches are changed by management practices and can be used to interpret management effects. The structural and functional characteristics of fertilized patches in two rangeland ecosystems of Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh were measured and analyzed in this study. A group of measurable and simple indices of landscape function analysis (LFA) methods were used to evaluate these characteristics. Five structural characteristics such as: the number of patches, total patch area, patch area index, landscape organization index and inter patch length mean on the east and western aspects of Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh were measured. On the basis of statistical analysis, the structural characteristics of patches in the east and western aspects of the two areas (Ghareh Ghir and Maraveh Tapeh) were highly significant (P<0.05). The landscape organization indices of the western aspects of the two rangelands are higher than the other side (eastern aspects) whereas the western aspects have more dense vegetation cover than the eastern aspects. The landscape organization index shows the value of landscape potential. Therefore, high level of landscape organization index at western aspects could be on the basis of area and dense shrub patches at Maraveh Tapeh and lichen with moss at Ghareh Ghir rangelands. In conclusion, the best ecological indicator of western aspects at Ghareh Ghir landscape are vegetative forms of lichen and moss and the best ecological indicator of western aspects at Maraveh Tapeh landscape are vegetative forms of shrubs.
  • M.A. Zare Chahouki, A. Zare Chahouki, M. Zare Ernani Page 331
    The objective of this research was to study the relationships between edaphic and topographic factors with distribution of plant species. For this purpose, current study was conducted in Eshtehard rangelands of Tehran province. The sampling method was randomized–systematic and in each sampling unit, three parallel transects with 750 m length containing 45 quadrates (according to vegetation variations) were established. Quadrate size was determined for each vegetation type using the minimal area; hence suitable quadrate size for different species was determined 1*2m (2 m2). Soil samples from the beginning and end of each transect at two depths 0-30 and 30-80 cm were taken and the measured soil properties included gravel, texture, organic matter, lime, pH and electrical conductivity. To analyze the environmental data, PCA was considered. The results indicated that gravel, texture, EC and lime play the main role in the distribution of plant species.
  • D. Talebpoor Asl, S. Khezry Page 341
    The Mahabad River Watershed has been exposed to severe erosion as a result of landuse change. The aim of this study is to quantify the amount of sediment yield and the relationship between land use change and slope. Different sources such as geologic and topographic maps, satellite images, hydrometric as well as meteorological data were used to extract and gather the information needed for this research. Six factors including altitude, slope, precipitation, rock erodibility, time of concentration and land use were specified as the most effective factors. The overlapping of the six factors maps resulted in the preparation of sediment delivery potential map. The distribution maps prepared on each of these parameters and their overlaps have shown that areas with more severe slopes are categorized as highly susceptible to erosion. However, in areas with resistant rocks, change of land use has been the determining factor. Comparison of water and sediment discharge data of 1996-97 with 2001-02(similar annual water volume) showed that the sediment yield has increased. Studying land use map prepared using satellite imagery of 1987 and 1998 showed that land use of the area has severely changed from pasture to dryland farming. This factor has also caused the intensification of mass movement recently occurred in the area. Landuse is the only parameter modified by human, and it is the only one which can be quickly and effectively changed. Hence, it seems that the upstream areas in the south and southwest of the basin with low concentration time, steep slope, high erodibility, high amount of precipitation, and the landuse of forest and pasture mixture as well as alluvial terraces with fine and granular sediments are the most sensitive areas which need protecting and control measures.
  • R. Tahmaseb, F. Sharifi, F. Kaveh, A. Tavassoli Page 359
    One of the major sectors of water loss is the loss of rain runoff. Kirkby (2001) the Effect of soil surface characteristics in the production of runoff in time and space scales concluded that soil properties such as undulating, soil texture and structure on the amount and spatial pattern of runoff are effective. In this research that was conducted in the Latian watershed, twenty experimental plot Manufacturer runoff collected at the end they were constructed Bankettes longitudinal dimension equal to the width of runoff plot, poster collection, depth 0.5 meter and width of 0.5 meter was constructed. Depth of rainfall runoff from natural and 12 each with artificial rainfall intensity rainfall simulator with 8 mm to 42 mm per hour was established, was measured. Since the end Bankettes within plots were covered with plastic, all collected runoff was measured on it. The plastic cover was pulled out of water completely penetrating Bankette. After 24 hours on Bankette collected water depth was measured so that how deep the penetration has. After the plastic cover was created to prepare for the next runoff is measured. Part of the rainwater Collected in a barrel with a volume of 220 liter were stored on the first of the spring was covered with a plastic cover to prevent evaporation of collected water for limited irrigation water supply in June to 30 July to 15 of 62 mm were used and in forage maize plots nine branches were planted SC704. The results showed that compared with the yield ratios of 1:1, 2:1 and 3:1 (ratio of surface runoff collected rain Manufacturer of level of corn planted) yield of forage corn, respectively 9.6, 22.6 and 28.8 T.ha respectively. Whereas in the control treatment, there was no water limitation and the rate of 41.5 T.ha of forage maize yield was, The total water used in the three above treatments, respectively 616, 696 and 776 mm was. (In addition to direct rain water collected from runoff) and supplementary irrigation water depths in all three treatments was 62 mm. Thus yield respectively 23, 55 and 69 percent compared to the control (grown with full irrigation) has been. In this research the effect of vegetation and soil in runoff amounts were compared.
  • M. Abbasi, M. Mohseni Saravi, M.M. Kheirkhah, Sh Khalighi Sigaroudi, Gh Rostamizad, M. Hosseini Page 375
    Assessment of watershed management activities is one of the main subjects for future planning of practical projects and natural resources management. Due to the lack of any tool for assessment of watershed processes in many cases, distributed hydrological models can be useful. The purpose of this study was evaluation of watershed management activities in Kan Watershed by HEC-HMS (Hydrologic Modeling System). For this purpose, first by considering observed events, HEC-HMS model was optimized and calibrated. Then, for evaluating the effects of check dams on time of concentration, it was calculated before and after of check dam's construction by use of field observations and vegetation cover improvement was also estimated after the project. These parameters were imported to HEC-HMS to find out the effects of watershed practices and then flooding condition was simulated. For assessment purposes, peak discharge and flood volume were calculated for “before” and “after” construction conditions. Results showed that check dams as mechanical measures had low effect on time of concentration while biological practices lead to decrease in curve number with an average value of 3.1. This effects result in decrease of peak flow and flood volume meanly 21% and 11%, respectively.
  • E. Ghehsareh Ardestani, M. Bassiri, M. Tarkesh, M. Borhani Page 387
    Our planet is threatened by nuclear wars, climate change and degradation of biodiversity. The first two dangers are relatively focused on, but biodiversity degradation is not properly considered yet. Species diversity is mostly composed of biodiversity and is considered an index of changes in ecosystems. Many of researchers think of higher species diversity as an index of bio-system’s stability. This research aimed to study parametric models of species diversity on range vegetations of study sites and relationship of ecological factors such as climate, soil and topography with diversity index. Four range sites were selected on different geographic areas in Isfahan province and randomly- systematic sampling was conducted to collect density data on plant species by quadrates along transects of each site during six years (2002-2007). Broken stick, log normal, logarithmic series and geometric series models were fitted for each site, and log normal showed to be the most proper model of distribution with P>0.05. LSD’s test indicated a significant different at? =1% level between species diversity of steppe1 and semi-steppe2 sites. Log normal model seemed to be the most proper model in all sites. Generally, when this model is fitted successfully communities are considered stable. On the basis of some related studies with this research, Hill () showed to be most proper index for species diversity in study sites, therefore effects of ecological factors such as soil, climate and topography on this index were studied by CCA method. Results of CCA revealed a high positive correlation between species diversity and percent organic matters of soil as well as precipitation levels and negative correlation with temperature.
  • T. Mesbahzadeh, H. Ahmadi, Gh Zehtabian, F. Sarmadian Page 399
    Investigation and preparing of wind erosion intensity maps are the main objectives of this research. In this research, the working unit map was prepared and then nine effective factors in wind erosion according to IRIFR.E.A model are determined at each of seven homogeneous units. According to the results, active sand dunes and landuse change showed the highest value with the rate of annual sedimentation more than 6000 ton/km2 while lands surrounding the villages showed the least value with an annual rate of sedimentation of 150-500 ton/km2. Also considering whole area which is about 16161 hectares, around 1978 hectares are classified in low class of desertification; 7430 hectares in medium class while 6753 hectares in high and very high classes.